تا به حال به خودتان به عنوان یک فرد حلال مشکلات فکر کردهاید؟ احتمالا خیر، اما مسئله اینجاست که ما دائما در حال حل مشکلات و مسائل مختلف هستیم. بسته به نوع سبک زندگی مسائل به اشکال مختلف خودشان را پیش پای ما میگذارند و از سردرگمی برای درست کردن غذا برای شام شب گرفته تا زمانبندی برای حل یک پروژه خودشان را به ما نشان میدهند. اما چرا داشتن مهارت و توانایی در حل مشکلات و مسائل امری مهم است؟ در مجله کوروش 6 روش موثر برای افزایش مهارتها در حل مشکلات را به شما آموزش میدهیم.
چرا داشتن مهارت و توانایی در حل مشکلات امری مهم است؟
مسئله یا مشکل یعنی چیزی که فهمیدنش مشکل است و انجام دادن و از عهده برآمدنش به نظر سخت میرسد. حالا این مسئله یا مشکل ممکن است مربوط به شغل شما باشد، یک موقعیت خاص یا حتی در مورد یک شخص باشد. اما مهم اینجاست که بدانیم مسائل و مشکلات تا حدود زیادی قابل حل هستند و شما کافی است مهارت حل مسائل را بلد باشید. مهارت داشتن در حل مسائل زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که که بدانیم این مهارت روی تصمیمهایی که میگیریم تاثیر میگذارد. افراد موفقی مثل استیو جایز، مارک زوکربرگ و … به دلیل دانستن مهارتهای حل مسائل و مشکلات تبدیل به افرادی تاثیرگذار و مهم در سطح جامعه و اقتصاد شدهاند. فارغ از این مسئله، والدین موفق، معلمان موفق، کارمندان و پزشکان موفق و … همه افرادی هستند که مهارت حل مشکلات و مسائل را دارا هستند. اگر میخواهید از بزرگترین مشکلات زندگی تا عادیترین مسائل روزانه زندگی را به شیوهای حرفهای و با درایت حل کنید ۶ روش موثر زیر را مطالعه کنید.
بیشتر بخوانید: ۱۳ توصیه برای اینکه همواره باهوش و زیرک به نظر برسید
۱- روی حل مشکل تمرکز کنید نه خود مشکل
متخصصان مغز و اعصاب بر این باورند که در صورتی که فقط روی مشکلات و مسائل تمرکز کنید مغز شما قادر به پیدا کردن راهحل نیست. دلیل این امر این است که وقتی شما فقط روی مسئله تمرکز میکنید افکار و احساسات منفی را که حول و حوش مسئله است را بزرگ میکنید و این احساسات و افکار منفی قابلیت حل مسئله را در مغز شما قفل میکنند. منظور ما این نیست که مشکلات و مسائل را نادیده بگیرید، بلکه باید خونسرد باشید و تلاش کنید. این کار باعث میشود تا ابتدا در مورد مسئله و مشکل مورد نظر اطلاعات کافی جمع کنید و سپس روی حل مسئله تمرکز کنید و تا به دست نیامدن نتیجه از فکر کردن به جملاتی مثل «کجا اشتباه کردیم» و «چه کسی مقصر بود» خودداری کنید.
۲- ۵ پاسخ «چرا» را به صورت واضح و روشن پیدا کنید
زمانی که به یک مسئله و مشکل برمیخورید، مرتب از خودتان جواب «چرا»هایی را که در ذهنتان شکل میگیرد را پیدا کنید تا در نهایت بهترین راهحل را پیدا کنید. مثلا اگر همیشه دیر سر کار خود حاضر میشوید این ۵ «چرا» را از خودتان بپرسید:
۱- چرا دیر سر کار حاضر میشوم؟
زیرا همیشه زنگ هشدار موبایل برای بیدار شدن را روی حالت «snooze» میگذارم و خوابم میبرد.
۲- چرا خوابم میبرد؟
چون صبحها احساس خستگی میکنم.
۳- چرا صبحها احساس خستگی میکنم؟
چون شبها دیر میخوابم.
۴- چرا شبها دیر میخوابم؟
چون بعد از ظهرها و غروب معمولا قهوه میخورم، شب موقع خواب با موبایل ور میروم و در شبکههای اجتماعی هستم و خواب از سرم میپرد.
۵- چرا عصرها قهوه میخورم؟
چون شب قبل دیر خوابیدهام، سر کار احساس خستگی و خوابآلودگی میکنم، تا عصر در شرکت هستم و برای از بین بردن احساس خوابآلودگی قهوه میخورم.
خب به این ترتیب راهحل مسئله پیدا شد. شبها زودتر بخوابید تا سرکار احساس خوابآلودگی و خستگی نکنید و زیاد قهوه نخورید و شب بیخواب نشوید و صبح زود از خواب بیدار شوید.
بیشتر بخوانید: چگونه با این ۹ روش مهارت نه گفتن به کودک را یاد بگیریم
۳- مسائل را ساده کنید
به عنوان یک انسان ما عادت داریم مسائل و مشکلات را پیچیدهتر از چیزی که هستند جلوه بدهیم. با تعمیم دادن مسائل و کلیت بخشیدن به آنها مسائل را سادهتر کنید. به جزئیات توجه نکنید و به ریشه و اساس مشکل توجه کنید. در جستجوی یک راهحل ساده و روشن و واضح باشید و از نتیجه کار شگفتزده شوید. این را بدانید که گاهی راهحلهای ساده خلاقانهترند و کلید بهتری برای حل مشکلات به شمار میروند.
۴- یک لیست از راهحلهای ممکن تهیه کنید
تمام راهحلهای ممکن را امتحان و قبول کنید حتی اگر در نگاه اول مضحک و خندهدار به نظر برسند. به این ترتیب ذهنتان را برای پذیرش راهحلهای خلاقانه برای حل مسائل باز میگذارید. هیچوقت خودتان را به خاطر راهحلهای خندهداری که به ذهنتان ممکن است برسد مسخره نکنید. گاهی همین راهحلهای خندهدار بهتر از راهحلهای عاقلانه برای حل مشکلات کارساز میافتند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فرمول عملی برای مثبت اندیش شدن
۵- به جوانب دقت کنید
بهتر است برای حل مسائل به جوانب فکر کنید نه مستقیما خود مسئله و مشکل. نگاهتان را به مسائل تغییر دهید و با نگرشی ویژه به آنها نگاه کنید. اهدافتان را بررسی کنید، ممکن است حتی از یک جنبه مخالف با هدفتان به راهحل خوبی برسید. شاید خندهدار به نظر برسد اما گاهی معمولا نگرشهای تازه و دست اول به قضایا راهحلهای تازه و مناسبی به دنبال دارند.
۶- با زبانی صحبت کنید که احتمالات را خلق میکند
افکارتان را با جملاتی مثل «اتفاق میفته…» و «فکرشو بکن…» هدایت کنید. این اصطلاحات مغز شما را فعال نگه میدارند تا خلاقانهتر فکر کنید و برای پیدا کردن راهحل دلگرم شوید. از جملات منفی مثل «فکر نمیکنم…» و «این درست نیست اما…» پرهیز کنید.
بیشتر بخوانید: ۱۲ کاری که افراد موفق و خلاق هیچ وقت انجام نمیدهند
۷- اجرای راه حل و بازبینی در حل مشکلات
در این مرحله به اجرای راه حلی که اولویت دارد و متناسب با سیستم ارزشی فرد است پرداخته میشود. بعد از اجرای راه حل به پیامدهای آن راه حل توجه میشود، چنانچه پیامد رضایت بخش بود مسئله حل شده و فرآیند حل مسئله پایان مییابد. چنانچه راه حل مؤثر نبود فرد باید از راه حلهای دیگری که در اختیار دارد استفاده نماید. این روند زمانی پایان مییابد که دیگر موقعیت برای فرد مشکل آفرین نباشد و فرد به اهداف خود دست پیدا کرده باشد. اگر اجرای هیچکدام از راه حلها مؤثر نبود این مراحل مجدداً از ابتدا شروع میشود. احتمالاً اشکالی در جریان هرکدام از مراحل ممکن است وجود داشته باشد. مثلاً ممکن است مسئله به خوبی تعریف نشده باشد و اهداف غیر منطقی باشند.
منبع: lifehack
جرالد . 19 فروردین 1400
خوب بود ولی خیلی کلی مطرح کردید بهتر است مثالهای عملی مطر فرمایید