حال خوب و داشتن احساس خوب نسبت به خود از جمله مهمترین عوامل برای پیشبرد زندگی فرد، اجتماعی و شغلی است. وقتی که شما حالتان خوب باشد و وجود خودتان را با تمام کم و کاستیها، تمام و کمال بپذیرید و از آن لذت ببرید میتوانید تا حدود زیادی در تمام جوانب زندگی موفقیت رو پیش روی خودتان ببیندید. در این مقاله که ترجمهای از سایت روانشناسی psychology Of Self است به شما میگوییم که چگونه با ۷ روش موثر و ساده حال خوبی داشته باشید.
۱-هیچ چیز کامل نخواهد بود
به دنبال استانداردهای واقعی باشید. از خودتان بپرسید چقدر کافی است. به این فکر کنید که شاید آنچه که انجام میدهید کافی باشد و نیاز به کار و تلاش بیشتر نباشد. به یاد داشته باشید که گاهی اوقات سناریوها و آپشنهای «غیر قطعی » به همان اندازه که برای رسیدن به آنها یا تحققشان تلاش میکنید و امید دارید که کامل باشند معمولا خیلی خوب یا تقریبا خوب هستند. به یاد داشته باشید در اغلب اوقات «کافی» بهتر از «کامل» است و همین برای حال خوب کافی است.
۲-هر انسانی میتواند به طور همزمان ضعیف و قوی باشد
با یاد داشته باشید که همه ما «انسان» هستیم. انسانها کامل نیستند و نقص دارند. شما هم یک انسان هستید، بنابراین کامل نیستید و البته این تا زمانی که در مسیر بهتر شدن، رشد و پیشرفت گام برمیدارید اصلا چیزی بدی نیست. زمانی که شما سعی میکنید بر روی نقاط ضعف و مشکلات تمرکز کنید بهتر است نقاط قوت شخصیتی خودتان را بشناسید، آنها را یادداشت کنید، در موردشان فکر کنید و اجازه ندهید نقصها و کم و کاستیهایتان نقاط قوت شما را کمرنگ کنند.
به یاد داشته باشید که زندگی صحنه جدل و مبارزه نیست. به جای اینکه مدام با دیگران در رقابت باشید، سعی کنید نسبت به یک سال، یک ماه یا حتی یک هفته قبل، بهتر، سالمتر و خوشحالتر باشید.
۳-من دلم میخواهد یا من مجبورم؟
بسیاری از مردم در دنیای «بایدها» و «نبایدها» زندگی میکنند. بنابراین مرتب احساس میکنند تحتفشار هستند که کاری را انجام دهند و معمولا از احساسات طبیعی و درونیشان لذت نمیبرند و به طور خلاصه حال خوب ندارند. به عنوان یک شخص بزرگسال، هیچکس واقعا نمیتواند شما را به انجام کاری وادار کند، در واقع شما مجبور به انجام هیچ کاری، مگر به میل و اراده خودتان نیستید. این شما هستید که انتخاب میکنید چه کاری را انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید. اما این به آن معنی نیست که تمام انتخابهای شما باید حتیالمقدور برای شما خوشایند، منصفانه و دارای نتایج شگفتانگیز باشند. بهتر است انتخابهایی داشته باشید که روح و روان شما را آرام میکند. بسیاری از افراد با ایجاد تغییرات کوچک در روش زندگی و نیز تغییر جملاتی که عادت دارند بر زبان بیاورند؛ مثلا از “من میخواهم” یا “من دلم میخواهد” به جای “من مجبورم” یا “من باید ” احساس آرامش و رضایت بیشتری از زندگی دارند.
۴-فقط شما نیستید که مشکل دارید
نخست به یاد داشته باشید که مشکلات برای همه است. دوم اینکه مشکلات فقط مختص به شما نیستند و همه کمابیش مشکلاتی شبیه به شما دارند. شما باید یاد بگیرید که چگونه از پس مشکلات بربیایید حتی اگر در لحظه این مشکلات سخت و غیرقابل حل بیایند. اگر لازم باشد، بدون خجالت، حتما از اطرافیان کمک بگیرید.
۵-حال خوب یعنی از خودتان مراقبت کنید
رسیدن به شخصیتی محجوب، خوشحال، مهربان و کامل و حال خوب باید هدف شما باشد. به دیگران کمک کنید اما یادتان باشد به وقت لزوم «نه» بگویید. شما موظف به کمک و نجات تمام اطرافیانتان نیستید. شما باید از خودتان مراقبت کنید و داشتن برخی محدودیتها در کمک به دیگران به معنای بد بودن یا سنگدل بودن شما نیست.
۶-آهسته پیش بروید، کمی درنگ کنید
بسیاری از افراد یک زندگی شلوغ و سریع و پرمشغله دارند و در ضمیر ناخودآگاهشان اینطور حک شده که برای بالا بردن کیفیت زندگی و رسیدن به آرزوهایشان نباید دست از تلاش بکشند و متوقف بشوند. این دسته از افراد معمولا از نظر دهنی و جسمی خسته هستند.
کمی توقف کنید. به خودتان استراحت بدهید. کمی سرتان را خلوت کنید و از خودتان بپرسید: دلیل کارهایی که انجام میدهم چیست؟ چه احساسی دارم، دارم به کجا میروم؟ چه میخواهم؟ آیا آنچه انجام میدهم ارزشمند است؟ اهداف من برای زندگی چیست؟
کمی استراحت کنید. برای رسیدن به اهدافتان به استراحت هم نیاز دارید. اگر احساس میکنید دارید زیاد کار میکنید کمی دست نگه دارید و شما نباید و مجبور نیستید هر کاری انجام دهید. برنامهریزی کنید. اگر میخواهید از نظر روحی و جسمی سالم باقی بمانید و حال خوب داشته باشید، کمی به خودتان استراحت بدهید و تجدید قوا کنید.
۷-تفریح کنید و از آن لذت ببرید
افراد کمالگرا معمولا بر روی نتایج، تاثیرگذاری، عملکرد، بهرهوری و سودمندی و مواردی از این دست تمرکز میکنند. در عینحال که تمام این موارد ارزشمند هستند اما در برخی موارد نتیجهای که انتظارش را دارند یعنی خوشحالی و رضایت حاصل نمیشود. از خودتان بپرسید چه چیزی واقعا شما را خوشحال میکند. از خودتان بپرسید ۱۰ یا بیست سال بعد کجا هستید؟ از خودتان بپرسید اگر همین روش زندگی را ادامه بدهید در سالهای آخر زندگی و در زمان مرگ احساس رضایت دارید؟ اگر پاسخ مشخصی برای این سوالها ندارید بهتر است شیوه و سبک زندگیتان را عوض کنید چرا که این فقط و فقط زندگی شماست. زندگی همیشه پربار نیست. خوشحالی دستیابی به اعداد و ارقام بزرگ نیست. خنده، گریه، عشق، آواز خواندن، راه رفتن زیر باران، سفر کردن، صحبت کردن با غریبهها، تجربه چیزهای جدید، دیدن مکانهای جدید، آشنایی با آدمهای جدید، چرت نیمروز، رفتن به طبیعت و … همه و همه برای شاد نگه داشتن زندگی و حال خوب لازم هستند.
یادتان باشد احتمالا شما به اندازه کافی خوب هستید. این امکان وجود دارد که زندگی به اندازه کافی خوب باشد، میشود همه چیز خوب باشد، احتمالا شما میتوانید طاقت بیاورید و این امکان وجود دارد که شما حال خوبی داشته باشید، حتی اگر همه چیز خوب نباشد.