بیوگرافی و معرفی ۶ تا از بهترین کتابهای آلبر کامو | بیگانه ای عاشق فوتبال و فلسفه

بیوگرافی و معرفی ۶ تا از بهترین کتابهای آلبر کامو | بیگانه ای عاشق فوتبال و فلسفه


24 آبان 1400 . زمان مطالعه: 16 دقیقه

خیلی بد »»»»»»»»»»»»»» خیلی خوب
بیوگرافی و بهترین کتاب های آلبر کامو

آلبر کامو نویسنده، روزنامه نگار و فیلسوف مشهور فرانسوی بود. او در سن ۴۴ سالگی برنده جایزه نوبل ادبیات شد تا به عنوان یکی از جوان ترین برندگان نوبل ادبیات در تاریخ لقب بگیرد. می دانستید آلبر کامو عاشق فوتبال و فوتبالیست هم بوده است. امروز در سرویس کتاب و ادبیات مجله کوروش به بیوگرافی و معرفی بهترین آثار و کتاب ها و مقالات آلبر کامو، نویسنده بزرگ فرانسوی پرداخته ایم.

 

 

 

آلبر کامو در یک نگاه

 

نام کامل: آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus)

زاده: ۷ نوامبر ۱۹۱۳

درگذشت: ۴ ژانویه ۱۹۶۰ بر اثر تصادف رانندگی (در سن ۴۶ سالگی)

شهروند: فرانسه

محل زندگی: فرانسه، الجزایر

محل تحصیل: دانشگاه الجزیره (فلسفه قرن بیستم)

زمینه های کاری: ادبیات داستانی و غیرداستانی، روزنامه نگاری، فلسفه (نیهیلیسم، اَبسوردیسم)

مهمترین آثار: «بیگانه»، «سقوط»، «طاعون»، «انسان طاغی»، «کالیگولا»، «افسانه سیزیف»

جوایز: جایزه نوبل ادبیات

 

 

مختصری از زندگینامه و بیوگرافی آلبر کامو

 

مختصری از زندگی آلبر کامو

 

آلبر کامو در سال ۱۹۱۳ در الجزایر فرانسه متولد شد. او یکی از فرانسوی‌ های ساکن این کشور بود؛ فرانسویانی که با وجود ملیت فرانسوی در نواحی تحت الحمایه این کشور در شمال آفریقا زندگی می کردند. پدر او، لوسین یک کشاورزی ساده و فقیر بود. مادرش کاترین هلن سینتس نیز تباری اسپانیایی داشت.

 

خانواده او در خانه ای دو اتاقه با کف خاکی زندگی می کردند. پدر آلبر در جنگ جهانی اول کشته شد تا به این ترتیب، وضع خانواده او حتی از قبل نیز سخت تر شود. آلبر کامو عنوان کرده که هیچ وقت فرصت نکرد آن طور که باید پدر خود را بشناسد. مادر او نیز اغلب اوقات بیمار و تقریبا ناشنوا بود. او برای اینکه بتواند آلبر و برادر بزرگتر او، لویسن را بزرگ کند به شدت تلاش می کرد.

 

مدرسه و تحصیل کورسوی امید آلبر جوان از فقر وحشتناکی بود که در آن بزرگ شده بود. او عمیقا از مدرسه و درس خواندن لذت می برد. معلمان کامو او را به عنوان دانش آموزی منضبط با استعداد درخشان به خصوص در انشاء و ادبیات می دانستند.

 

هنگامی که یکی از معلمانش از وضعیت خانوادگی و زندگی او در فقر اطلاع پیدا کرد، از اینکه چنین شاگرد باهوشی را در چنین شرایط اسفباری می دید شگفت زده شد. تیزهوشی کامو برای او یک بورسیه تحصیلی در دانشگاه الجزیره به همراه داشت. او در آنجا با مدرکی معادل کارشناسی ارشد در رشته فلسفه فارغ التحصیل شد.

 

 

کامو؛ بیگانه ای در مستطیل سبز

 

کامو همچنین در ورزش فوتبال نیز توانایی های بالایی داشت و بارها از خود استعداد درخشانی نشان داد. نویسنده و فیلسوف مشهور آینده فوتبال را یکی از بزرگترین لذت های زندگی خود می دانست. از نظر آلبر کامو فوتبال «مدرسه زندگی» بود. می دانستید کامو یک بازیکن تند و تیز و تکنیکی و ریز نقش با توانایی های خارق العاده دریبل زدن بوده است؟

 

البته کامو بیشتر در دروازه می ایستاده و عضو تیم جوانان راسینگ الجزایر بوده است. کامو در رمان اتوبیوگرافیک «آدم اول» که به دلیل مرگ او نیمه تمام ماند از کشف فوتبال می‌نویسد. و اقرار می کند که فوتبال «قرار بود عشق سال‌های بسیار باشد.» می دانستید که بعد از دریافت جایزه نوبل (نوبل ادبیات ۱۹۵۷ ) مصاحبه اش را در استادیوم فوتبال انجام داد؟

 

آلبر کامو در استادیوم سی و پنج هزار نفری پارک دو پرنس در حین تماشای بازی راسینگ کلاب پاریس با موناکو با گزارشگر در مورد نوبل ادبیات مصاحبه کرد. کاری که تا پیش از آن و حتی پس از آن تا به امروز هیچ گاه تکرار نشده است. وقتی حین مصاحبه دروازه بان راسینگ دروازه اش باز می شود گزارشگر به کامو می گوید به نظر می رسد که دروازه بان شرایط ایده آلی ندارد.

 

کامو همین طور که از بازی چشم بر نمی دارد به گزارشگر می گوید: «به دروازه بان نمی توان سخت گرفت». و در ادامه به گزارشگر می گوید: «اگر تو هم بین دو تیرک ایستاده بودی می فهمیدی که دروازبانی چه کار سختی است». آلبر کامو در جایی هم گفته است: «تمام چیزهایی که درباره اخلاق و تعهد انسانی می دانم را به فوتبال و تئاتر مدیونم.»

 

 

بیشتر بخوانید: نقد و خلاصه کامل کتاب «نبرد من» اثر آدولف هیتلر

 

 

نویسندگی و روزنامه نگاری یک فوتبالیست سابق

 

نویسندگی و روزنامه نگاری فوتبالیست سابق؛ آلبر کامو

 

آلبر کامو در سال ۱۹۳۰ به بیماری سل مبتلا شد که باعث شد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کامو به حزب کمونیست پیوست و به عنوان نویسنده، روزنامه نگار و فعال سیاسی مشغول به کار شد.

 

او در تئاتر نیز فعال بود و تعدادی نمایشنامه به رشته تحریر درآورد. کامو در کنار نوشتن گزارش های خبری و گاهنامه های سیاسی، دست به نوشتن آثار داستانی همچون داستان های کوتاه و رمان نیز زد. اولین رمان او «بیگانه» در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید. رمان بعدی او «طاعون» بود که در سال ۱۹۴۷ و سپس نیز «سقوط» در سال ۱۹۵۶ به چاپ رسید.

حتما بخوانید  نقد و بررسی کتاب «انسان در جستجوی معنا» اثر ویکتور فرانکل

 

با این حال، برخی رمان های آلبر کامو هیچ وقت در طول عمر کوتاه نویسنده فرصت انتشار را پیدا نکردند. دو رمان «مرگ خوش» و «مرد اول» به ترتیب در سال های ۱۹۷۱ و ۱۹۹۵ به چاپ رسیدند. با این حال، کامو با وجود چند اثر غیرداستانی شاخص، چند نمایشنامه و دو رمان مشهورش مستحق دریافت نوبل ادبیات بود که در سال ۱۹۵۷ به او اهدا شد.

 

 

 

فلسفه و جهان بینی آلبر کامو

 

فلسفه و جهان بینی آلبر کامو

 

رمان‌ های آلبر کامو نشان دهنده طرز فکر و جهان بینی عجیب و نسبتا منحصر به فرد او است که اغلب اوقات به درستی فهمیده نشده است. هر چند بسیاری از مردم هنوز کامو را در زمره «اگزیستانسیالیست» هایی مانند ژان پل سارتر به حساب می آورند، اما مشهور است که کامو و سارتر هر دو از اینکه کسانی آنها را در یک جبهه قرار می دادند ابراز تعجب کرده اند.

 

«پوچ گرایی» کامو مفهوم سخت فهمی است؛‌ چرا که بسیاری از گفته هایی که در آثار او وجود دارد را به تناقض می کشد. کامو معتقد بود که زندگی تقریبا عاری از معنا است. با این حال، او همواره تأکید می کرد که انسان ها باید طوری زندگی کنند که گویی حقیقتا مفهوم زندگی را یافته اند.

 

کامو همچنین عقیده داشت که احمقانه است که برخی از انسان ها در زندگی انتظار رنج و اندوه را نداشته باشند؛ چرا که نتیجه طبیعی زنده بودن و زندگی همین ها هستند. از سوی دیگر، او بر این باور بود که مهم است بدانیم زندگی می تواند لذت بخش و شاد نیز باشد.

 

آلبر کامو اظهار می کرد که بهتر است قدر لحظات خوش را بدانیم و چندان به فکر سیاهنمایی نباشیم و بدبیاری ها را پشت سر بگذاریم. کامو می گفت که هیچ کدام از این دو کیفیت در زندگی دائمی نیستند و همیشه روزگار تیره و تار جای خود را به روزهای آفتابی و خوش می دهد. او معتقد بود که همه ما باید هر دوی اینها را پذیرفته و با آغوش باز بپذیریم.

 

 

بیشتر بخوانید: بهترین و پرفروش ترین رمان های تاریخ ادبیات دنیا

 

 

کامو، یک انسان طاغی

 

کامو همچنین از این لحاظ متناقض به نظر می رسد که می گوید، یک آتئیست نیز شاید «در آرزوی نجات و معنای ابدیت» باشد. کامو به شدت تحت تأثیر سنت آگوستین، فیلسوف مسیحی و همچنین فلوتینوس، فیلسوف نوافلاطونی یونان باستان بود. کامو معتقد بود که تجربه مستقیم هر فرد برای خود او بالاترین ارزش و اهمیت را دارد.

 

از نظر سیاسی، آلبر کامو خود را یک آنارشیست دانسته که برای دوره ای به یک شکلِ خوش خیم کمونیسم دلبسته بود. با این حال، کامو منتقد همیشگی رژیم های دیکتاتوری و ملت هایی با حاکمیت های توتالیتاریسم بود.

 

 

مرگ جنجالی آلبر کامو بعد از بردن جایزه نوبل ادبیات

 

آلبر کامو در سال ۱۹۶۰ در یک تصادف رانندگی در نزدیکی شهر ویل‌ بلویل فرانسه کشته شد. در آن زمان، او یک نویسنده و فیلسوف با اعتبار و شهرت جهانی بود. او کمتر از سه سال قبل برنده جایزه نوبل ادبیات شده بود و چهره شناخته شده در فرانسه بود که برای بیشتر اوقات عمر خود پس از مهاجرت از الجزایر در آنجا زندگی کرده بود.

 

بسیاری عقیده داشتند مرگ غم انگیز این نویسنده بزرگ یک تصادف عادی نبوده است، بلکه این ماجرا زیر سر ماموران «کا گ ب»، سرویس اطلاعاتی و امنیتی اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده است.

 

اگرچه این ماجرا چه آن زمان و چه همین حالا همچنان بحث برانگیز بوده و هست، اما واقعیت هیچ وقت روشن نشد. آلبر کامو در زمان مرگ چند سالی بود که با همسر دوم خود فرانسین فور ازدواج کرده بود و از او صاحب دختران دوقلوی کاترین و ژان شده بود. کامو قبلا برای مدت کوتاهی با سیمون هیه ازدواج کرده بود که زندگی آنها دوامی نداشت.

 

 

بیشتر بخوانید: نقد و بررسی کتاب «برادران کارامازوف» اثر فئودور داستایفسکی

 

 

یک لیست ۶ تایی از بهترین کتاب های آلبر کامو

 

 

۱- «بیگانه» از مشهوترین کتاب های آلبر کامو

 

«بیگانه» از بهترین کتاب های آلبر کامو

 

سال چاپ: ۱۹۴۲

تعداد صفحات: ۱۲۸ صفحه

ترجمه: خشایار دیهیمی (به انتخاب نویسنده)

 

«بیگانه» با اختلاف مشهورترین رمان و اثر ادبی آلبر کامو است. کامو به وضوح از تجربیات شخصی خود در نوشتن این کتاب الهام گرفته است. داستان بیگانه پیرامون زندگی مرد فرانسوی به نام «مورسو» می گردد که در الجزایر زندگی می کند. کامو در این رمان به مفهوم پوچ گرایی نیز نقب زده؛ مفهومی که بیان می کند، بی ‌معنایی یا پوچی نتیجه دو نیروست: عطش بشر برای معنا و سکوت جهان!

 

با جلو رفتن داستان مورسو مرتکب یک قتل می شود و سپس همچون فردی مطرود و به عبارت بهتر مانند یک بیگانه با او برخورد می ‌شود. تقریبا انگار خود کامو می خواهد از مخاطب از شخصیت اصلی کتاب متنفر شود؛‌ زیرا مورسو علاوه بر اینکه ضد اجتماعی است، فردی به شدت بی ‌احساس و بی‌ تفاوت نیز هست. کامو در بیگانه سبکی ساده و بی تکلف را دنبال می کند که بعدها به ویژگی اصلی سبک نویسندگی او نیز تبدیل می شود.

 

 

۲- «طاعون» از مشهورترین آثار آلبر کامو

 

«طاعون» از مشهورترین آثار آلبر کامو

 

سال چاپ: ۱۹۴۷

تعداد صفحات: ۳۴۴ صفحه

ترجمه: پرویز شهدی (به انتخاب نویسنده)

حتما بخوانید  معرفی و خلاصه کتاب «بدون فیلتر» اثر سارا فرایر

 

رمان مشهور بعدی آلبر کامو «طاعون» است. کامو در این رمان که از بهترین کتاب های آلبر کامو است، داستان وقوع یک همه گیری طلاعون را در شهر اُران الجزایر روایت می کند. این رمان در مورد تأثیراتی صحبت می کند که بحرانی مانند طاعون می تواند بر جوامع انسانی و افراد مختلف بگذارد.

 

همچون بسیاری از آثار دیگر کامو، او دوست به مخاطب خود تمام کارهای پوچی که انسان ها قادر به انجام آن هستند؛ چه کارهای خوب و چه کارهای وحشتناک را نشان دهد. طاعون بخشی از دوره ای از کار کامو است که به «چرخه شورش» شهرت دارد. در این دوره آثار کامو حول محور مبارزه انسان ها با مرگ و انجام کارهایی برای جلوگیری از سرنوشت محتومشان می گردند.

 

 

۳- «افسانه سیزیف» از آثار فلسفی آلبر کامو

 

«افسانه سیزیف» از بهترین کتاب های آلبر کامو

 

سال چاپ: ۱۹۴۲

تعداد صفحات: ۱۷۱ صفحه

ترجمه: مهستی بحرینی (به انتخاب نویسنده)

 

اگر فکر می کردید که کامو اجازه داده مدرک فلسفه اش به هدر برود، سخت در اشتباه هستید! همانطور که اشاره کردیم، کامو اعتقاد عجیبی به مفهوم پوچ گرایی داشت. خود نویسنده در جایی گفته: «جهان اگر پوچ است، به دلیل وجود انسان پوچ است، پوچی فقط در جهان انسانی وجود دارد. بایستی آن را پذیرفت و بر آن شورید.» برای برخی از خوانندگان این نقل قول مأیوس کننده است، اما برای کامو اصلا اینطور نبود.

 

افسانه یا اسطوره سیزیف در واقع یک مقاله طولانی است که در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید. در افسانه سیزیف کامو به این واقعیت می پردازد که انسان ها باید با وجود آنکه مرگ اجتناب ناپذیر است، به زندگی خود ادامه دهند. او در مقاله افسانه سیزیف، پادشاهی از اساطیر یونانی را که تا ابد محکوم به هل دادن صخره ای به بالای تپه ای بود که هر بار می افتاد و او باید دوباره آن را بر می داشت و به بالای صخره می برد را با پرسش وجود انسان مقایسه می کند.

 

 

۴-«سقوط» آخرین اثر داستانی آلبر کامو

 

«سقوط» آخرین اثر داستانی آلبر کامو

 

سال چاپ: ۱۹۵۶

تعداد صفحات: ۱۲۸ صفحه

ترجمه: پرویز شهدی (به انتخاب نویسنده)

 

رمان «سقوط» آخرین اثر داستانی کامل کامو است که در ۱۹۵۶ به چاپ رسید. این رمان حول محور وکیلی به نام ژان باپتیست کلامنس می گردد که زندگی خود را برای یک غریبه بازگو می کند. این کتاب فراموش نشدنی مملو از تک گویی های به یادماندنی کلامنس است که موفقیت او به عنوان یک وکیل در پاریس تا سقوط نهایی او را از شکوه و عظمت روایت می کند.

 

منتقدان عقیده دارند، سقوط اولین کتابی است که در آن خود می توان کاموی واقعی را از میان نوشته هایش شناخت. همچنین گفته شده است که وقایع این رمان به نوعی مقایسه ای با وضعیت انسان پس از سقوط از باغ عدن (بهشت برین) است.

 

 

بیشتر بخوانید: مروری بر زندگی و کتاب های ایزابل آلنده نویسنده بزرگ شیلیایی-آمریکایی

 

 

۵- «عصیانگر» آلبر کامو؛ یک شاهکار از تاریخ فلسفه اروپا

 

«عصیانگر» آلبر کامو؛ یک شاهکار از تاریخ فلسفه اروپا

 

سال چاپ: ‍۱۹۵۱

تعداد صفحات: ۴۰۴ صفحه

ترجمه: مهستی بحرینی (به انتخاب نویسنده)

 

«عصیانگر» مقاله دیگری است که در دوره «چرخه شورش» نویسنده قرار می گیرد. نویسنده در این مقاله که در سال ۱۹۵۱ به چاپ رسید به مفهوم شورش و عصیان در جامعه مدرن می پردازد. کامو همچنین در کتاب خود سعی داشت نظریه های مختلفی را که تا آن زمان نوشته شده بود را خلاصه و تحلیل کند.

 

در این مقاله طولانی، کامو استدلال می کند که دلیل رفتار انسان ها جستجوی دائمی برای یافتن معنا در زندگی حتی با وجود اینکه معنایی وجود ندارد است. به گفته کامو، ما به دلیل این ناامیدی سر به شورش بر می داریم.

 

 

۶- نمایشنامه «کالیگولا»؛ داستان بی رحم ترین انسان تاریخ

 

نمایشنامه «کالیگولا»؛ داستان بی رحم ترین انسان تاریخ

 

سال چاپ: ۱۹۴۴

تعداد صفحات: ۱۴۸ صفحه

ترجمه: ابوالحسن نجفی (به انتخاب نویسنده)

 

«کالیگولا» مشهورترین نمایشنامه کامو است که در سال ۱۹۴۴ به چاپ رسید و یک سال بعد نیز به روی صحنه رفت. موضوع نمایشنامه حول محور کالیگولا، امپراطور روم باستان و واکنش ناامیدانه او به مرگ دروسیلا، خواهر و معشوق او است. نویسنده در این نمایشنامه واکنش امپراطور به مرگ انسان ها و زندگی عاری از معنا را نشان می دهد.

 

کالیگولا پس از این ماجرا سر به شورش می گذارد و تلاش می کند با قتل و ظلم نظم و کنترلی که باید را بر زندگی خود استوار کند. مهارت آلبر کامو در نویسندگی در این نمایشنامه به این معناست که او در کالیگولا عمق تباهی انسان در زمان استیصال را مهیب ترین شکل ممکن به تصویر کشیده است.

 

 

سخن پایانی

 

آلبر کامو علاوه بر اینکه نویسنده و فیلسوفی مشهور بود، مردی بود که شدیدا درگیر مسائل و کنش های سیاسی نیز بود. او یک منتقد اجتماعی پرکار هم بود. کامو را اغلب با کمونیسم مرتبط می دانند، هر چند کمونیسمی که نویسنده بزرگ فرانسوی به آن تمایل داشت هیچ ارتباطی به جریان اصلی آن، یعنی کمونیسم شوروی نداشت. در واقع، به معنای دقیق تر کامو یک آنارشیست (اقتدارگریز) بالفطره بود که تا مغزِ استخوان از رژیم‌ های توتالیتر (تمامیت خواه) نفرت داشت. او عقیده داشت که انسان ها در هر کجای دنیا شایسته زندگی در کمال آزادی و برابری و مساوات هستند. اگر نگاهی به لیست بهترین کتاب های آلبرکامو بیندازید نمود این ایدئولوژی را در آثار او به خوبی مشاهده خواهید کرد.

 

 

منابع: discoverwalks، theculturetrip، totallyhistory