کتاب «نمی توانی به من آسیب بزنی» داستان زندگی پر فراز و نشیب یک فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده است. دیوید گاگینز در این کتاب از زندگی سخت دوران کودکی خود و نحوه برخورد با مشکلات و سختی ها در زندگی سخن گفته است. در این مقاله از مجله کوروش نگاهی به خلاصه کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، انداخته ایم.
کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی که جزو پرفروش ترین کتاب ها در آمازون و از جمله پرفروش ترین آثار نیویورک تایمز محسوب می شود، زندگی نامه یکی از سرسخت ترین و سخت کوش ترین مردان جهان را از زبان خود او به تصویر می کشد. گاگینز با وجود اضافه وزن و رفتارهای نامناسب پدر و آزار و اذیت همکلاسی های خود توانست به یک ورزشکار استقامتی در جهان تبدیل شود.
نمی توانی به من آسیب بزنی؛ ناممکن را ممکن می کنم!
گاگینز در بخشی از عنوان کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، از یک جمله جذاب استفاده کرده است. در ادامه عنوان اصلی کتاب آمده است: بر ذهنت چیره شو و ناممکن را ممکن کن! این همان کاری است که نویسنده در طول سال های زیاد انجام داده است. کتاب با روایتی از روزهای سخت نویسنده در دوران کودکی شروع می شود. پسر سیاهپوستی که از طرف پدرش تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار می گیرد. در این میان فشار فقر و افسردگی نیز روح و روان او را آزرده تر می کند. اما داستان پس از روایت دوران سخت به یک نقطه عطف می رسد. جایی که رنج ها دیگر ادامه پیدا نمی کنند. جایی که گاگینز تصمیم می گیرد دیگر بازنده نباشد. او در کتاب روایت می کند که چطور تمام تلاش خود را به کار می بندد. این که با تمام توان و استعداد خود تصمیم می گیرد موفق شود.
چه کسی هستید و چه توانایی هایی دارید
نویسنده در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، به مخاطب متذکر می شود که بیشتر بر روی این که چه کسی هستید و چه توانایی هایی دارید، تمرکز کنید. او می گوید باور شما حقیقت را به شما نشان می دهد. شما تنها نیستید و امثال شما که خود را قربانی می دانند و از توانایی های شان خبر ندارند، کم نیستند. نویسنده معتقد است انکار بزرگ ترین منطقه امن افراد است. او می گوید دلیل ضعف و مشکلات این است که افراد انتخاب های محدود و مطابق عادت دارند. همین موضوع باعث از بین رفتن انگیزه ها می شود. این که حتی بهترین صحبت های انگیزشی هم تاثیرشان کوتاه مدت است. این سخنان سیستم مغز تغییر نمی دهند.
انگیزه هیچ کس را تغییر نمی دهد
نویسنده کتاب معتقد است انگیزه تقریبا هیچ کس را تغییر نمی دهد. برای تغییرات نیاز به مطالعه، ایجاد عادت های جدید و خواندن دارید. او می گوید شما باید یاد بگیرید تا از بیشترین ظرفیت ذهن و جسم خود برای انجام کارها استفاده کنید. به این ترتیب انگیزه کافی پیدا می کنید. وقتی انگیزه داشته باشید، هر چه روبروی تان است دگرگون می کنید؛ از تبعیض گرفته تا افسردگی، چاقی یا فقر.
بیشتر بخوانید » نگاهی به کتاب پدر پولدار، پدر بی پول «
روش نزدیک شدن به زندگی با ذهنیتی متفاوت در «نمی توانی به من آسیب بزنی»
گاگینز در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، می گوید زندگی ناعادلانه است. هرچه زودتر بپذیرید و برای آن آماده شوید. او معتقد است بهترین روش برای نزدیک شدن به زندگی، ایجاد ذهنیتی متفاوت است. ذهنیتی که پایه آن از جمله (نمی توانی به من آسیب بزنی)، شکل می گیرد. به دیوید گاگینز به عنوان یک مرد فرومایه و ضعیف نگاه می کردند. او با چنین ذهنیتی توانست و تصمیم گرفت تا تفکری ضدگلوله برای خود بسازد. او به دنبال شهرت، موفقیت مالی و یا پشت پا زدن به چیزها نبود. او به دنبال تحققِ هدف خود بود. در این مسیر تنها راهی که پیدا کرد، رفتن به جنگ با خودش بود. گاگینز می گوید در جامعه امروز، اکثر افراد در خطر یک زندگی آسوده و راحت هستند. این موضوع باعث می شود تا آن ها هرگز به توانایی های واقعی خود پی نبرند. گاگینز سعی کرده تا در کتاب به افراد کمک کند تا پتانسیل واقعی خود را درک کنند.
بیشتر بخوانید » پرفروش ترین کتاب های روانشناسی در ایران «
ماموریت اول در کتاب «نمی توانی به من آسیب بزنی»
نویسنده کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی روایت می کند که در زندگی زخم های عاطفی زیادی متحمل شده است. او در فصل های ابتدایی کتاب از این تنش ها و سختی ها زیاد روایت می کند. او خوانندگان را ترغیب به یک ماموریت مهم می کنید. اینکه تمام مشکلات و سختی های زندگی را کنار هم بچینند و یک برآورد کلی از این مشکلات داشته باشند. در نهایت خواننده با بررسی آن ها به این نتیجه می رسد که تاکنون زندگی خیلی راحت بوده است. چرا که اگر این گونه نبود، در خود اجبار و تغییر ایجاد می کرد. گاگینز می گوید اگر تحت فشار باشید خود را مجبور می کنید تا تغییر ایجاد کنید.
ماموریت دو: خودسازی با صداقت بی رحمانه!
نویسنده کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، در مورد سختی های زندگی از رابطه خود و مادرش می گوید. او در مورد این که چطور با مادر از خانه پدری آزارگر فرار کردند صحبت می کند. گاگینز از نفرت، تبعیض نژادی، مشکلات مالی و نقاب متفاوت افراد می نویسد. این که حتی خودش در دوران نوجوانی با نقابی متفاوت سعی در پنهان کردن ناامنی هایش داشته است. نویسنده اشاره می کند که ذهن ما همیشه به دنبال مسیری با کمترین مقاومت است. مگر اینکه یاد بگیریم به ذهن خود نظم دهیم. او می گوید شما باید بی رحمانه با خود صادق باشید. نمی توانید به خود دروغ بگویید. هر گونه خودسازی با صداقتی بی رحمانه آغاز می شود.
بیشتر بخوانید » درباره سایمون سینک نویسنده انگیزشی و الهام بخش «
ماموریت سوم: همه کارهایی که باعث ناراحتی تان می شود، انجام دهید!
گاگینز در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، در مورد کنار کشیدن از آموزش نظامی به دلایل پزشکی صحبت می کند. او که به بیماری سلول های داسی شکل مبتلا شده بود تصمیم گرفت تا آموزش و کار خود را رها کند. بنابراین در مواجهه با اولین مانعی که سر راهش قرار گرفت، بهانه ای برای ترک کار تراشید. دیوید می گوید ترک تحصیل او را افسرده کرد. بعدها او آگهی تبلیغاتی در مورد فعالیت در نیروی دریایی می بیند و متوجه می شود که در شرایط موجود می تواند پاسخی بر رنج هایش باشد.
دیوید می گوید که شما باید کاری را انجام دهید که فکر می کنید باعث ناراحتی تان می شود. همان کاری که نمی خواهید هر روز آن را انجام دهید. حتی اگر آن کار خوابیدن، اتو کشیدن لباس یا بیدار شدن زود هنگام برای دویدن است، باید به سراغش بروید. از چیزهای کوچک شروع کنید و با گذشت زمان به آرامی پیش بروید. او می گوید این گونه ذهن خود را بی عاطفه می کنید و ذهنیتی ضدگلوله در خود ایجاد می کنید.
بازی با ذهن پیشنهاد گاگینز در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی
دیوید گاگینز در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، در مورد بازی ذهنی صحبت می کند. این که همه چیز در زندگی می تواند یک بازی ذهنی باشد. او می گوید آموزش در نیروی دریایی آمریکا برایش یک بازی ذهنی بود. این در حالی است که بسیاری از افراد متوجه تمرین ها نمی شوند و بازی را درک نمی کنند. اما بازی ذهن چیست؟ شما می توانید در درون خود چیزهای زیادی پیدا کنید و مرزهای ذهنی را جابجا کنید. در نهایت اگر بازی را خوب انجام دهید، درد در شما پایان می یابد. همان زمانی که متوجه شوید هیچ کس قادر به آزار شما نخواهد بود.
روح بازی
طرز فکر همان چیزی است که دیوید از آن به عنوان روح بازی یاد می کند. او می گوید برای خود موقعیت رقابتی انتخاب کنید و با نهایت توان در شرایط و موقعیت قرار بگیرید. نویسنده کتاب معتقد است ذهن بی عاطفه می تواند به شما کمک کند تا از سخت ترین لحظات و چالش های زندگی عبور کنید. یادآوری آن چه بر شما غلبه کرده و بعدها در مقابل آن پیروز شده اید به شما بسیار کمک می کند. او می گوید حلقه های تفکر منفی در ذهن را دور بگیرید. هنگامی که درد را قبول می کنید و از تسلیم در مقابل آن امتناع می ورزید، پیروز هستید.
به خود پاداش بدهید!
در کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی، نویسنده در مورد درد خود برای پایان دادن هر نوع مسابقه که در ذهنش ساخته است، صحبت می کند. دردی که به او انگیزه انجام کارها را داده است. همین درد و یادآوری توان نویسنده برای غلبه بر مشکلات یک نوع پاداش محسوب می شود. او می گوید شاید بهترین پاداش یک ظرف کوکی باشد، ظرف کوکی که شما تمام دست آوردها و پیروزی ها را در آن جمع آوری کرده اید. وقتی به انگیزه و قدرت نیاز داشتید، می توانید ظرف کوکی را باز کنید و تمام موفقیت های گذشته را به خود یادآوری کنید. این که هیچ چیز غیر ممکن نیست.
سخن پایانی
کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی داستان شگفت انگیزی از دیوید گاگینز است که در آن به خوبی خود را روایت کرده است. گاگینز در این کتاب با روایت این که همه ما تنها ۴۰ درصد از ظرفیت و توانایی های خود استفاده می کنیم، راهکارها و تجربیاتش را در اختیار مخاطب قرار داده است. او از درد، ترس و افسردگی می نویسد و در نهایت به مخاطب ماموریت می دهد تا در مسیر مبارزه با خود حرکت کند. این کتاب در حال حاضر از سوی چند مترجم به زبان فارسی ترجمه شده است. شما می توانید نسخه PDF و نسخه صوتی فارسی و انگلیسی آن را نیز به راحتی تهیه کنید.
بیشتر بخوانید » پرفروش ترین کتاب های انگیزشی دنیا «
منابع: studypool, cfoselections , menshealth