نقد و بررسی فیلم همه چیز همه جا ناگهان | دغدغه های زمینی در قالب فانتزی

نقد و بررسی فیلم همه چیز همه جا ناگهان | دغدغه های زمینی در قالب فانتزی


2 تیر 1401 . زمان مطالعه: 9 دقیقه

خیلی بد »»»»»»»»»»»»»» خیلی خوب
نقد و بررسی فیلم همه چیز همه جا ناگهان | دغدغه های زمینی در قالب فانتزی

Everything Everywhere All at Once که در ایران به اسامی (همه چیز همه جا ناگهان) و (همه چیز همه جا به یکباره) ترجمه شده، فیلمی در ژانر کمدی، اکشن و ماجراجویانه، به کارگردانی و نویسندگی دن کوان و دنیل شینرت، درباره‌ی مهاجر چینی‌ای (اِوِلین با بازی میشل یئو) است که در یک ماجراجویی جنون‌آمیز غرق می‌شود، جایی که او به تنهایی می‌تواند با کاوش در جهان‌های دیگر و ارتباط با زندگی‌هایی که می‎‌توانست داشته باشد، جهان را نجات دهد. برای خواندن خلاصه، نقد و بررسی فیلم همه چیز همه جا ناگهان، با سرویس هنر و سینما در مجله کوروش همراه باشید.

 

 

مشخصات فیلم Everything Everywhere All at Once

 

 مشخصات فیلم Everything Everywhere All at Once

 

ژانر: اکشن، ماجراجویانه، کمدی

کارگردانان و نویسندگان: دن کوان، دنیل شینرت

بازیگران: میشل یئو، استفانی هسو، که‌ هوی کوان

محصول کشور: ایالات متحده آمریکا

زبان: انگلیسی: ماندارین، کانتونی

اکران: ۲۵ مارس ۲۰۲۲

مدت زمان فیلم: ۱۳۹ دقیقه

موسیقی: سان لوکس

توزیع‌کننده: اِی۲۴

امتیاز آی‌ام‌دی‌بی: ۸.۳ از ۱۰

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷%

امتیاز متاکریتیک: ۸۱%

 

خلاصه داستان فیلم همه چیز همه جا ناگهان

 

خلاصه داستان فیلم همه چیز همه جا ناگهان

 

اِوِلین (با بازی میشل یئو)، یک زن چینی-آمریکاییِ پردغدغه است که به همراه همسرش ویموند (که هوی کوان) صاحب یک خشکشویی هستند. از همان دقایق ابتدایی فیلم، پریشانی و اضطراب او کاملا مشخص است. همسر و دخترش جوی (با بازی استفانی هسو) دائما سعی می‌کنند با او صحبت کنند، اما او اصلا به آنها گوش نمی‌دهد و در همه حال نگران شرایط کاری خود و راضی نگه داشتن اطرافیانش از جمله پدر ایرادگیر خود، گونگ گونگ (با بازی جیمز هونگ) است.

«اِوِلین» هم درست مانند پدر خود (گونگ گونگ) سخت‌گیر و ایده‌آل‌گرا است، از همه چیز ایراد می‌گیرد، می‌خواهد همه چیز بی‌نقص باشد و شرایط کاملا مطابق میل او پیش رود. او همچنین به خاطر سخت‌گیری‌های گونگ گونگ، نمی‌خواهد همجنس‌گرا بودن دختر خود را به او بگوید.

«جوی» هم از اینکه مادرش درباره شرایط او به پدربزرگش چیزی نمی‌گوید ناراحت و درمانده است. از طرفی دیگر «ویموند» از رابطه سرد میان خود و همسرش کلافه شده‌ است و در ادامه‌ی داستان می‌بینیم که برگه‌ی درخواست طلاق را به «اِوِلین» می‌دهد.

هنگامی‌که «اِوِلین» برای حسابرسی‌های مرتبط با کسب و کارشان باید با یک افسر مالیاتی عصبانی به نام «دیرتر بوبیردرا» (جیمی لی کرتیس) ملاقات کند اتفاق عجیبی رخ می‌دهد و او متوجه می‌شود که می‌تواند به دنیاهای دیگر سفر کند. «اِوِلین» در هر کدام از این دنیاهای موازی شخصیت منحصر به فردی دارد، از آشپز گرفته تا هنرجوی هنرهای رزمی و حتی در یکی از جهان‌ها شخصیتی با دست‌های هات‌داگی!

در یکی از بی‌شمار جهانی که «اِوِلین» را در آنجا می‌بینیم، او و دخترش «جو»، به شکل دو تکه‌ سنگ ظاهر می‌شوند که وقتی در حال صحبت با یکدیگر هستند بیننده فقط زیرنویسی از مکالمات آنها را می‌بیند. این موضوع که اشاره‌ی واضحی به ناچیز بودن وجود انسان در جهانِ هستی دارد، در بخش‌های دیگری از فیلم هم به چشم می‌خورد.

حتما بخوانید  طرز تهیه کیک هندوانه شب یلدا تزیین با خامه + تصاویر مرحله ای

در همان زمان که «اِوِلین» مشغول صحبت با مأمور مالیاتی است، یکی از نسخه‌های «ویموند» از دنیایی دیگر می‌آید و او را باخبر می‌سازد که برای شکست دادن موجودی شیطانی انتخاب شده است.

«اِوِلین» می‌تواند از مهارت‌هایی که در جهان‌های دیگر دارد، در این دنیا استفاده کند و در مبارزاتش از آنها کمک بگیرد. او در تمام داستان در حال مبارزه و جابه جایی میان دنیاهای موازی است و تا انتهای فیلم لحظه‎‌ای آرام نمی‌گیرد. ممکن است گاهی این شلوغی‌ها برای بیننده کمی خسته‌کننده و آزار دهنده ‌شود، اما جذابیت‌های بصری و بخش‌های کمدی فیلم آن را جبران می‌کند.

«جوی»، دختر اِوِلین در این دنیا، در جهان‌های دیگر همان شخصیت ضدقهرمانی (جوبو توپاکی) است که اِوِلین باید او را شکست دهد. «توپاکی» به خاطر فشارهایی که استادش به او وارد کرده و انتظاراتی که بیش از حد توانش از او داشته، حال می‌تواند به راحتی به تمام نسخه‌های خودش در همه دنیاها دست پیدا کند و به همین علت دیگران او را همچون شیطانی خطرناک می‌دانند.

که این موضوع اشاره به رابطه میان اِوِلین و جو در همین دنیا دارد، مادری که آنقدر به دختر خودش سخت گرفته و انتظارات زیادی از او داشته است که ناخواسته منجر به حال روحی بد دخترش می‌شود.

«توپاکی» آن شخصیت شیطانی و منفوری نیست که بیننده درباره‌اش فکر می‌کند، او همان‌طور که خودش می‌گوید در تمام مدت به دنبال «اِوِلین» بوده تا چیزهایی که خودش می‌دیده را به او نشان دهد و او را از پوچی این دنیا و بی‌اهمیت بودن همه‌ چیز آگاه سازد. دوناتی که او ساخته است و به «اِوِلین» نشان می‌دهد هم بر همین موضوع دلالت دارد. این دونات می‌تواند تمام امیدها و آرزوها را در خود جای دهد اما در نهایت، سرنوشتش به نیستی می‌انجامد.

در نهایت در انتهای داستان، «اِوِلین» متوجه می‌شود که بیش از حد این دنیا و مشکلاتش را جدی گرفته و عشق و آرامش و حال خوب را از یاد برده است. او در انتهای فیلم با آرامشی که به دست می‌آورد همه چیز را همان‌طور که هست می‌پذیرد، به همسرش عشق و محبت می‌ورزد و دخترش را در آغوش می‌گیرد.

 

بیشتر بخوانید: نقد و بررسی سریال پیرمرد (The Old Man)

 

دغدغه‌های زمینی در قالب فانتزی در فیلم همه چیز همه جا به یکباره

 

دغدغه‌های زمینی در قالب فانتزی در فیلم همه چیز همه جا به یکباره

 

«دنیل شینرت» و «دن کوان» که پیش از این در سال ۲۰۱۶ فیلم فلسفی «Swiss Army Man» را با هنرنمایی ستاره‌هایی همچون پل دینو و دنیل ردکلیف در آن، کارگردانی کرده بودند، این بار در فیلم ماجراجویانه‌ی همه چیز همه جا به یکباره، نکات فلسفیِ فیلم‌ را لابه‌لای صحنه‌های اکشن گنجانده‌اند. در اینجا بیننده علاوه بر لذت بردن از تماشای این صحنه‌ها، به دفعات در فکر فرو می‌رود و به مکالمه‌های فلسفی شخصیت‌ها می‌اندیشد.

حتما بخوانید  2 طرز تهیه شکلات نارگیلی بونتی با کرم شانتی و شیر عسلی بدون فر

بنا بر گزارش‌ها، آنها برای ساخت همه چیز همه جا به یکباره، از هنرمند ژاپنی، «ایکدا مانابو» الهام گرفته‌اند. این هنرمند اثری دارد به نام «بسیار پیچیده، بسیار دقیق، بسیار متراکم»، که می‌تواند در نمای نزدیک آشفته و پر از هرج و مرج و در عین حال از فاصله دور به نوعی واضح به نظر برسد. همین امر در مورد این فیلم صدق می‌کند، که از فرستادن قهرمان خود به مجموعه‌ای از جهان‌های پوچ لذت می‌برد و در عین حال ساختارهای فراگیر قابل تشخیص را حفظ می‌کند.

این فیلم با وجود تمام جنبه‌های فانتزی‌اش، دغدغه‌های زمینی‌ای از جمله: مشکلات میان مادران و دختران، زن و شوهرها، رویاها و ناامیدی‌ها و شکاف نسل‌ها دارد. داستان فیلم که به طور فزاینده‌ای تأثیرگذار است، ممکن است خارج از این جهان باشد اما مشکلاتی که به آنها می‌پردازد بی‌تردید انسانی هستند.

هر آنچه در این مطلب درباره فیلم همه چیز همه جا به یکباره گفته شد، تنها بخش کوچکی از اتفاقاتی بود که در طول این داستان ماجراجویانه رخ می‌دهد. شخصیت‌ها، حوادث، جملات، دلالت‌ها و جزئیات، به حدی زیاد هستند که باید فیلم را چند بار با دقت تماشا کرد تا از همه مسائل سر درآورد.

نظرات منتقدین معروف درباره فیلم Everything Everywhere All at Once

 

کمدی ماجراجویانه و پر از اکشنِ همه چیز همه جا به یکباره، تاکنون نقدهای مثبت بسیار زیادی را از منتقدین برجسته دریافت کرده است، که تعدادی از آنها را با هم در این بخش می‌خوانیم:

«پیتر ترورز» از اِی‌بی‌سی نیوز: «دو کارگردان فیلم و ستاره‌ی شگفت‌انگیزشان، میشل یئو، این کمدی رویایی و پوچ‌گرا را به آتشفشانی در حال فوران و سرشار از ایده‌های خلاقانه تبدیل کرده‌اند. مثل چیزی است که تا به حال ندیده‌اید.»

«مارک کرمود» از آبزرور: «این اثر ممکن است کمی بیش از حد طولانی و پیچیده باشد، اما باعث شد بخندم، گریه کنم و فکر کنم…»

«روبن پرالتا ریگاد» از کوکالکاس: «تریلر رنگارنگ همه چیز همه جا ناگهان، فیلمی برای تماشا در زمانی است که دیگر هیچ چیز در دنیا معنا ندارد، زیرا چیستیِ انسان بودن را به شما یادآوری می‌کند.»

«سرجیو لوپز آگیر» از «سینه پریمیر» در نقد خود می‌نویسد: «در این فیلم از داستان‌های علمی تخیلی به عنوان وسیله‌ای برای پرداختن به سؤالات فلسفی استفاده می‌شود… یا چیزی شخصی‌تر مانند راه‌های جدید برای حل مشکلات یا همراهی خانواده در مسیری که هر کدام انتخاب می‌کنند.»

«آلیاندرو توردو» از «هولی سیل سینه» ضمن تمجید از بازی خیره‌کننده‌ی «میشل یئو» و «که‌ هوی کوان»، این فیلم را «داستانی جالب درباره در آغوش گرفتن بلاتکلیفی سرنوشت خودمان» توصیف می‌کند.

«کنت گریسون» از «مد ابوت موویز پادکست»، با اشاره به انگشتانِ هات‌داگی، راکونِ سرآشپز و کونگ‌فو، در ستایش فیلم، این پرسش را مطرح می‌کند: «اینجا چه چیزی را نباید دوست داشت؟»

 

منبع: theguardian

 

کالابرگ الکترونیک