برای به حداکثر رساندن ارزش کسب و کار هنگام استراتژی خروج (Exit Strategy)، باید رویکرد مشخصی در پیش گرفت. یک خروج میتواند یک تجربه فوقالعاده ارزشمند باشد. شما سالها برای رشد شرکت خود سرمایهگذاری کردهاید و به آن چه که بهدست آوردهاید، افتخار میکنید. اما حالا آماده هستید که کنترل کسب و کار را به شخص دیگری بسپارید. چه در حال آماده شدن برای بازنشستگی باشید یا صرفا پروژه دیگری را دنبال کنید، داشتن یک استراتژی خروج حیاتی است. در این مقاله از سرویس علم و تکنولوژی در مجله کوروش به ۵ استراتژی بازاریابی برای به حداکثر رساندن ارزش شرکت و کسب و کار پرداختهایم
بالا بردن ارزش کسب و کار با استراتژی خروج (Exit Strategy)
استراتژی خروج، یک طرح اضطراری است که توسط یک سرمایه گذار، تاجر، سرمایهگذار خطرپذیر یا صاحب کسب و کار برای انحلال موقعیت در یک دارایی مالی یا واگذاری داراییهای تجاری مشهود اجرا میشود. این برنامه زمانی که معیارهای از پیش تعیین شده محقق شده یا فراتر از حدود مورد توافق قرار گرفته باشد، صورت میگیرد.
یک تا ۳ سال قبل از این که قصد فروش کسب و کار را داشته باشید، استراتژی بازاریابی خود را اصلاح کنید تا مطمئن شوید که بهترین شیوههای صنعت در حال حاضر را دنبال میکنید. این موضوع میتواند فروش، آگاهی از برند و اقتدار برند را افزایش دهد. همه اینها باعث به حداکثر رساندن ارزش کسب و کار شما میشود تا بتوانید هنگام فروش و استراتژی خروج، بالاترین ارزش را به دست آورید. این موضوع باعث میشود تا پول بیشتری هم برای بازنشستگی و سرمایهگذاری بعدی به دست آورید.
۱- بروزرسانی برندینگ، محتوا، داراییها و فرآیندها
ممکن است عجیب به نظر برسد که در حال بروزرسانی بسیاری از جنبههای شرکت خود در هنگام برنامهریزی برای استراتژی خروج (Exit Strategy) باشید. با این حال باید گفت که هر چه شرکت شما بروزتر باشد، بهتر است. هیچ سرمایهگذاری نمیخواهد پولی را که زمانی در گذشته روی کسب و کاری سرمایهگذاری کرده، هدر بدهد.
بنابراین در ماههای پیش از خروج، لازم است تا کمی تدبیر به خرج دهید. شما باید با یک ممیزی کامل از تمام فرآیندها و محتوای خود شروع کنید. باید مناطقی که به بهبود نیاز دارد، پیدا کنید. ممکن است لازم باشد وب سایت خود را با جدیدترین طراحی تجربه کاربری و واسط کاربری (UI/UX) بروز کنید. محتوایی مانند تبلیغات و پستهای وبلاگ را با ترندهای صنعت تراز کنید و هرگونه شکاف فناوری را که ممکن است شرکت شما از آن عقب مانده باشد را برطرف کنید.
۲- بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based Marketing)
آیا میدانستید که بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based Marketing) ۹۷ درصد بازده سرمایه بالاتری را دارد؟ بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری به معنای هدر رفتن منابع کمتر است. زیرا شما سرنخهای با ارزش بالا را شناسایی و دنبال خواهید کرد. این کار بدین صورت است که ابتدا پرسونای ایدهآل مشتری را ترسیم کرده و آنها را بر اساس سطوح تقسیم میکنید.
شما میتوانید یک مخاطب هدف از مشتریان قبلی، معاملات از دست رفته و شرکتها با قصد خرید خدمات خود ایجاد کنید. از آن جا با استفاده از بینشهای مبتنی بر داده روی سفارشی کردن پیامها و محتوا برای خریداران بسیار خاص و با ارزش کار میکنید. این روزها بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری در حال افزایش است. در سال ۲۰۲۱ حدود ۷۰ درصد از بازاریابان گزارش دادند از این نوع بازاریابی استفاده میکنند.
این رقم در سال ۲۰۲۰ تنها ۱۵ درصد بوده است. اتخاذ استراتژی بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، نه تنها به افزایش درآمد کمک میکند بلکه به طور کلی بر روی کسب و کار شما تاثیر خواهد داشت. هیچکس نمیخواهد در شرکتی سرمایهگذاری کند که به استراتژیهای قدیمی پایبند است. بنابراین هر چه زودتر از ترندهای مدرن مانند استراتژی مبتنی بر حساب کاربری استقبال کنید، بهتر است. استفاده از این رویکرد در زمان استراتژی خروج (Exit Strategy) تاثیرگذار است.
بیشتر بخوانید: بازاریابی مشترک (Co-Marketing) | تعریف، انواع و مزایا
۳- اهمیت تراز فروش و بازاریابی
زمان اتخاذ استراتژی خروج (Exit Strategy) بهتر است به تراز فروش و بازاریابی اهمیت دهید. یک رابطه سالم بین بازاریابی و فروش، عامل کلیدی در استراتژی بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری خوب است. چرا این طور است؟ زیرا بازاریابان وظیفه دارند مخاطبان هدف شما را جذب کنند و فروش نیز وظیفه بستن معاملات و ایجاد روابط با مشتریان را دارد. وقتی این دو با هم هماهنگ هستند به طور کلی برای شرکت بهتر است؛ به خصوص با ظهور استراتژی بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری.
اقداماتی را برای تقویت روابط فروش و بازاریابی شرکت خود شروع کنید. شما باید جلسات منظمی بین تیم فروش و تیم بازاریابی داشته باشید. از آنها بخواهید روی همه چیز، از تولید محتوا گرفته تا توسعه پرسونای خریدار، با هم کار کنند. مطمئنا سرمایهگذاران تحت تاثیر همسویی فروش و بازاریابی قرار میگیرند. چرا که این شواهد نشان میدهد که شرکت شما قادر به جذب مشتری و در عین حال تضمین فروش است.
۴- اهمیت بازاریابی اومنی چنل
یکی از نکات مهم در زمان اتخاذ استراتژی خروج (Exit Strategy) اهمیت دادن به بحث بازاریابی اومنی چنل است. بازاریابی اومنی چنل به طور یکپارچه پیام رسانی و برندینگ را در چندین نقطه تماس ادغام میکند و سفر منسجمتری به مشتری ارائه میدهد. همانند بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، یک استراتژی اومنی چنل نیز برای این که کسب و کار شما برای خریداران احتمالی پر رنگ به نظر برسد، مهم است.
این روزها با تغییر سریع آمار جمعیتی، بازاریابی اومنی چنل حیاتی است و میتواند تاثیر قابل توجهی بر درآمد داشته باشد. طبق گفته «فورستر» ۶۹ درصد از نسل هزاره که به جمعیت غالب در حوزه بازاریابی B۲B تبدیل شده اند، گزارش میدهند که موارد بازاریابی که در معرض آن قرار میگیرند معمولا بی ربط هستند. این در حالیست که بازاریابی اومنی چنل با رویکردی سنجیده، تجربه خرید را شخصیسازی میکند.
بیشتر بخوانید: روش های شخصی سازی مرجوعی کالا برای بهترین تجربه خرید مشتری
برای مثال یک مشتری ممکن است چند دقیقه در وب سایت شما به یک سرویس چت ویدیویی خاص نگاه کند اما بدون خرید آن را ترک کند. این امر باعث ایجاد یک ایمیل خودکار میشود که از آنها میخواهد برای کسب اطلاعات بیشتر با یک نماینده فروش تماس برقرار کنند. یا مشتریانی که از وب سایت شما بازدید میکنند، بعدا در رسانههای اجتماعی دوباره هدف قرار میگیرند.
همچنین مهم است که حضور خود را در سایر پلتفرمها گسترش دهید. بسیاری از خریداران B۲B در لینکدین فعال هستند. ۷۰ درصد از هزارهها به برندهایی که ویدیوهای مرتبط با محصولاتشان را دارند، بیشتر از برندهای بدون ویدیو اعتماد دارند. اگر از قبل در لینکدین و یوتیوب حضور نداشتید، وقت آن است که یکی از آنها را توسعه دهید.
یک رویکرد اومنی چنل به خریدار شما دقیقا آن چه را که میخواهد بدون بمباران کردن او نشان میدهد. اومنی چنل رویکرد بسیار پیچیدهتری در بازار امروزی است که مطمئنا سرمایهگذاران را جذب میکند.
۵- استراتژی محتوا و توسعه آن
پیش از اتخاذ استراتژی خروج (Exit Strategy)، باید به بحث استراتژی محتوا و توسعه آن توجه کرد. بازاریابی محتوا همیشه مناسب خواهد بود، اما بهترین شیوهها نیز همیشه تغییر میکنند. اگر میخواهید خریداران را جذب کنید، باید اطمینان حاصل کنید که استراتژی محتوا و توسعه آن قدیمی نیست. محتوای نامربوط باعث میشود شما شرکتی نامربوط به نظر برسید.
بنابراین اگر قصد اتخاذ استراتژی خروج را دارید، وقت آن است که تصمیمی برای ارتقای محتوا بگیرید. وقتی محتوا هوشمندتر میشود، مشتریان شفافیتی نسبت به فروشهای نامناسب و یا ادعاهای گرانقیمت، پیدا میکنند. این روزها مردم تمایل دارند به توصیفات، نظرات و داستانهای دست اول اعتماد کنند. بنابراین چند پست وبلاگی بنویسید که داستانهای مشتریان شما را برجسته کند.
میتوانید مطالعات موردی بنویسید و در صفحه اصلی خود نشان دهید. محتوای آموزشی مرتبطی که به مشتریان اطلاعات مفیدی در مورد برند شما میدهد نیز مهم هستند. این محتوا میتواند در قالب ایبوک باشد. همچنین محتواهای ویدیویی که همچنان به عنوان یک ابزار بازاریابی امیدوارکننده است باید در نظر گرفته شوند.
۵۲ درصد از متخصصان، بازاریابی محتوای ویدیویی را برای آگاهی از برند گزارش میدهند. تبدیل مطالعات موردی و سایر مطالب بازاریابی به فرمت ویدیویی برای افزایش آگاهی از برند و تبدیل شرکت شما به منبعی برای سرمایهگذاری عالی برای خریداران بالقوه حیاتی است. اگر از قبل استراتژی محتوای ویدیویی ندارید، دوربین خود را در اسرع وقت آماده کنید.
سخن پایانی
اگرچه در زمان استراتژی خروج (Exit Strategy) صرف هزینه و زمان زیادی برای شرکتی که در حال ترک آن هستید غیر منطقی به نظر میرسد، اما باید گفت که در دراز مدت وضعیت شما بسیار بهتر خواهد بود. چند ماه وقت بگذارید تا کسب و کار خود را تنظیم کنید. این کار را قبل از این که به طور جدی به سمت خریداران بروید شروع کنید.
چنین زمانی باعث به حداکثر رساندن میزان ارزشگذاری بر روی شرکت شما خواهد شد. بنابراین شرکت خود را در شرایط خوبی برای نسل بعدی رهبران آن قرار خواهید داد. استراتژی خروج فقط از منافع مالی شما محافظت نمیکند، بلکه از میراث شما نیز محافظ میکند.
منبع: forbes